مقابله انعطاف پذیر با ضربه های روانی

 | تاریخ ارسال: 1400/2/1 | 
مقابله انعطاف پذیر با ضربه های روانی
حمید خانی پور/ روانشناس/ دانشگاه خوارزمی
ضربه روانی یا تروما در وجه عینی شامل روبروشدن با رویدادهای بالقوه تهید برانگیز زندگی مانند زلزله، سیل، تصادف یا تجربه تروماهایی مانند همه گیری بیماری کرونا است  و در وجه ذهنی شامل تجربه ترس خوردگی و احساس تنهایی است. فرهنگ لغات جدید وبستر تعریفی اختصاصی تر از ضربه روانی ارائه  کرده و آن را به وجود آمدن زخمی شدید و شوکی هیجانی با اثری بلندمدت تعریف کرده است. بنابراین برای اینکه بگوییم کسی دچار ضربه روانی شده است اولاً باید به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با تجاربی از جنس رویدادهای بالقوه تهیدبرانگیز روبرو شده باشد و ثانیاً واکنش روانی همراه با وحشت، ترس و احساس بی پناهی و تنهایی را در مواجه با این رویداد تجربه کند. رویدادهای تهدیدبرانگیز زندگی یا رویدادهای بد، اجتناب ناپذیرند. همه ما در زندگی به شکل های مختلفی با چنین تجاربی روبروشده ایم و تجربه همه گیری بیماری کرونا نیز نمونه ای دیگر از این نوع تجارب بالقوه تهدیدبرانگیز می تواند برشمرده شود. یکی از ویژگی های برجسته ضربه روانی این است که به نحوی درک و برداشت ما را از معنای زندگی به چالش می کشد و در مواردی شدیدتر ممکن است مفروضه ها و باورهایی که درباره خودمان، دنیا و زندگی داشته ایم به کلی مخدوش کنند زیرا این گونه تجارب به راحتی با سایر تجارب بهنجار زندگی در کنار هم نمی نشیند و هضم کردنش دشوارتر است! پس از مواجهه با رویدادهای ضربه زننده، واکنش های روانی افراد بسیار متفاوت است. به رغم تمرکز ادبیات پژوهشی آسیب روانی بر روی اختلالات روانی پس از ضربه روانی (مانند اختلال استرس حاد؛ افسردگی، سوگ طولانی مدت، اختلال استرس پس ضربه ای مزمن و اختلال استرس پس ضربه ای با شروع دیررس) اما بخش بزرگی از جامعه ای که با رویداد تهدیدبرانگیز روبرو می‌شوند، بدون تجربه اختلال، با ضربه روانی کنار می آیند. آمارهای حاصل از مطالعه بر روی داده های بزرگ مربوط به بلایا و سوانح نشان داده است پس از تجربه بلایا و سوانح ۱۰ درصد از جامعه علایم مزمن مرتبط با ضربه روانی را نشان می دهند، ۹/۸ درصد علایم آسیب را به صورت شروع دیررس نشان می دهند، ۲۰ درصد نیز در طی زمان به سطح بهبودی قبل از تجربه ضربه روانی باز می گردند اما ۶۰ درصد افراد نیز تاب آوری نشان می دهند و علایم جدی مرتبط با ضربه روانی را تجربه نمی کنند.    
اغلب نظریه هایی که در زمینه ضربه روانی در روانشناسی وجود دارد بیان می کند که رهایی از ضربه روانی و رسیدن به بهبودی نیازمند درگیری آگاهانه و مواجهه قصدمندانه با خاطرات مرتبط با رویداد ضربه زننده است تا به نحوی آن تجربه و خاطرات مرتبط با آن حل و فصل شود. نکته ضمنی این دیدگاه ها این است که افراد باید اهداف و مسئولیت ها و وظایف معمول زندگی شان را حداقل به صورت موقتی رها کنند و برای پردازش و حل و فصل رویداد ضربه زننده زمان صرف کنند. اما از جهتی تمرکز روی ضربه روانی و موضوعات مرتبط با آن تا حدی طاقت فرسا و زمان بر است و پرداختن به آنها نیازمند یک رابطه درمانی ایمن است. به چنین روش های درمانی برای غلبه بر ضربه روانی به اصطلاح درمان های مواجه سازی گفته می شود و لازمه تحقق این روش آن است که فرد بتواند خاطرات مرتبط با ضربه روانی را دوباره در ذهنش تجربه کند و از طریق بازگویی مکرر و نظامند آن خاطرات در جلسه درمان و بین جلسات به نحوی ساختار حافظه مربوط به ضربه روانی را با سایر ساختارهای حافظه ای که از خود، دنیا و دیگران دارد تلفیق نماید.  
به رغم توافق عمومی بین متخصصین در کارآمد بودن این روش برای حل و فصل خاطرات مرتبط با ضربه روانی، اما روش های دیگری هم وجود دارد که از آن طریق می توان با ضربه روانی کنارآمد. به روش های مواجهه ای متمرکز برضربه روانی برای مقابله با ضربه روانی به اصطلاح مقابله متمرکز بر ضربه روانی (trauma focused coping) گفته می شود (برای مثال « به خودم اجازه می‌دهم تا برخی از هیجان‌های دردناک مرتبط با این رویداد را کامل تجربه کنم »؛ « از میزان وظایف و مسولیت‌های اجتماعی معمولم کم می‌کنم »، « به معنای رویداد استرس زا می‌اندیشم»؛ « جزییات آن رویداد استرس زا را به خاطر می سپارم »). اما در مقابل روش های مقابله دیگری نیز وجود دارد، مانند مشغول کردن خود به امور معمول، حفظ اهداف و برنامه های جاری زندگی، دنبال کردن برنامه های روزمره، تمرکز خوش بینانه بر روی آینده و کمک به دیگران که به جای تمرکز بر ضربه روانی، معطوف به جریان رو به پیش زندگی است و از آنها به مقابله پیشرو (forward focused ) یاد می شود.
 مقابله انعطاف پذیر به معنای توانایی استفاده از هر دو روش برای مقابله با ضربه روانی است. در ادبیات روانشناسی، به توانایی استفاده انعطاف پذیرانه از سبک های مقابله، تاب آوری نیز گفته می شود.  انعطاف پذیری همواره سازگارانه است زیرا بلایا و مصیبت های مختلف در زندگی خواسته ها و مطالبات متفاوتی را می طلبند. به نظر می رسد تاب آوری روانی بیش از یک استثنا، نوعی قاعده کلی در تجربه ما در مواجهه با ضربه روانی است. با توجه به نرخ نسبتا بالای تاب آوری در جامعه ای که با ضربه روانی مواجه شده است، به نظر می توان بیان کرد این افراد به دلیل انعطاف پذیری در مقابله با ضربه روانی، کمتر دچار علایم مزمن ناشی از ضربه روانی می شوند.
مطالعاتی که بر روی گروه دارای تاب آوری نسبت به ضربه روانی انجام شده است، نشان داده است این افراد به دلیل برخوردار بودن از یکی سری از ویژگی ها، توانایی استفاده از مقابله انعطاف پذیر را بیشتر دارند. خودکارآمد دانستن سبک مقابله یکی از این ویژگی ها است. خودکارآمدی در مقابله به معنای برخورداری از انتظار و باوری است مبنی بر اینکه فرد توانایی غلبه بر مشکلات ناشی از ضربه روانی را دارد. خوش بینی یکی دیگر از ویژگی های این افراد است. خوش بینی به معنی فرار از واقعیت نیست بلکه به معنای باوری قوی مبنی بر این است که اوضاع روزی رو به راه خواهد شد و ما می توانیم فارغ از اینکه رویدادی چه قدر دشوار و ضربه زننده است، پیامدهای مرتبط با آن رویداد را کنترل و تعادل خود را بازیابیم. یکی دیگر از ویژگی های افرادی که مقابله انعطاف پذیرانه دارند، یک صفت شخصیتی موسوم به سخت رویی (hardiness) است. افرادی که سخت رویی بالایی دارند به دلیل سه ویژگی برجسته، رویداد ضربه زننده را کمتر تهدیدبرانگیز ارزیابی می کنند و مقابله منعطف تری از خود نشان می دهند. این سه ویژگی عبارت است از :۱-تعهد به یافتن هدفی معنادار در زندگی؛ ۲-باور به اینکه بر روی محیط اطراف و پیامدهای رویدادها می توانند اثربگذارند؛ ۳- باور به اینکه می توان از جنبه های مثبت و منفی زندگی چیزی آموخت. ویژگی دیگری که در افراد تاب آور دارای مقابله منعطافه وجود دارد برداشت رویدادها به نفع خود و توجه بیشتر به بازخوردهای مثبت درباره خود برای حفظ عزت نفس است. به این حالت سوگیری خودافزایی (self-enhancement bias) گفته می شود. اگرچه گاهی در شرایط عادی زندگی این خودافزایی جنبه منفی دارد اما یافته های حاصل از مطالعه روی افرادی که بلایا و سوانح را تجربه کرده اند نشان داده است این گرایش، سازگاری بهتر پس از ضربه را پیش بینی می کند. در شرایط تهدید و ضربه روانی، گرایش به خود افزایی جلوی خودانتقادی و اتهام به خود را که ممکن است پیامدهای ضربه روانی را بیشتر کند، می گیرد. ویژگی دیگر توانایی استفاده سازگارانه از ابراز و سرکوب هیجان ها است. ابراز هیجان یعنی بیان آنچه احساس می کنیم، و شاخص مهمی در کنار آمدن با تجارب ضربه زننده و فقدان است اما حالت متضاد آن یعنی سرکوب هیجان و نگهداشتن احساسات مان برای خودمان نیز مثلا در زمانی که خشمکین هستیم به سازگاری کمک می کند. یافته ها حاصل از مطالعه روی افرادی که با ضربه های روانی ناشی از حادثه ۱۱ سپتامبر مواجه شده بودند نشان می دهد انعطاف پذیری در ابراز و سرکوب هیجان ها یکی از پیش بینی کننده های تجربه علایم اختلال استرس پس ضربه ای است. یافته های دیگری هم نشان از این دارد که افرادی که در زمان رویداد بالقوه تهدیدبرانگیز زندگی به صورت متعادل هم به اخبار مرتبط با تهدید حساسیت دارند و هم به اندازه از سرکوبی استفاده می کنند، مقابله بهتری با رویداد بالقوه تهدیدبرانگیز زندگی دارند. به صورت کلی افرادی که تاب آوری بالایی نسبت به ضربه روانی دارند از لحاظ هیجانی، ظرفیت بیشتری برای تجربه هیجان ها و فکر کردن به هیجان هایشان پیش از عمل براساس هیجان ها دارند. برخورداری از حمایت اجتماعی، خود تنظیمی و قدرت مناسب برای چاره گشایی و استفاده از روش های عملی برای حل مساله پس از رویدادهای بالقوه ضربه زننده از جمله سایر ویژگی هایی است که امکان مقابله انعطاف پذیرانه را بالاتر می برد.   
برخی از ویژگی های هم هستند که افزایش دهنده شدت ضربه روانی و کاهنده قدرت استفاده از مقابله انعطاف پذیرانه محسوب می شوند. از آن جمله می توان به بیشتر بودن عاطفه منفی و نشخوار ذهنی اشاره کرد. افرادی که درگیرنشخوار ذهنی می شوند در زمان روبروشدن با بلایا ممکن است به شدت درگیر افکار تکرارشونده و منفعلانه درباره خودشان، آینده شان و علل وقوع سانحه شوند و این عامل میزان آشفتگی را بالامی برد و امکان استفاده از روش های مقابله منعطفانه را کمتر می کند.
در مجموع داشتن ویژگی های مرتبط با تاب آوری باعث می شود میزان استفاده از مقابله انعطاف پذیرانه بیشتر شود. مقابله انعطاف پذیر ترکیبی از روش های مقابله متمرکز بر ضربه روانی ( شامل مواجهه با خاطرات مرتبط با ضربه روانی) و در عین حال مقابله پیشرو است. به صورت مصداقی، برخی از انواع روش های مقابله پیشرو از این قرار است. « تلاش می کنم برنامه زندگی و فعالیت هایم را تا جایی که می شود دنبال کنم»؛ « اطرافیانم را آرام می کنم»؛ « دنبال روزنه امید و چیزهای امیدوار کننده می روم»؛ « روی اهداف و برنامه های زندگیم متمرکز می شوم»؛ « تلاش می کنم تا از شدت تجربه هیجان‌های منفی کم کنم »؛ « سعی می کنم خودم را مشغول نگه دارم و از فکر کردن به رویداد آسیب زا دوری کنم.»؛ « با چیزهایی که قبلاً در حالت عادی برایم جالب و جذاب بود، خودم را سرگرم می کنم»؛ « متوجه نیازها و مشکلات دیگران می شوم و به آنها رسیدگی می کنم»؛ « به خودم یادآوری می کنم که اوضاع بهتر خواهد شد»؛ « روحیه خودم را مصمم و آرام نگه می دارم». یافته های پژوهشی نشان داده است استفاده از این روش های مقابله پیشرو با کم شدن احتمال ابتلا به اختلالات مرتبط با ضربه روانی رابطه مثبت دارد.      
مطالعات جدید برخی یافته ها را درباره اثرات منفی تکیه یک سویه و عام بر مقابله متمرکز بر ضربه روانی برای همه افراد جامعه ای که تجربه رویدادهای بالقوه تهیدبرانگیز زندگی را دارند، نشان داده است. روش هایی که از گذشته به عنوان پادزهر ضربه روانی به حساب می آمدند و به نحوی مقابله متمرکز بر ضربه روانی محسوب میشوند مانند تکنیک‌های تک جلسه‌ای بازگویی روانشناختی (psychological debriefing) یا بازگویی استرس ناشی از حوادث حاد (critical incident stress debriefing) که جزو روش های مواجهه ای در مقابله با ضربه روانی محسوب می شوند از سال ۲۰۰۴ از سوی سازمان جهانی بهداشت به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا مطالعات پژوهشی از اثربخشی این روش ها حمایت نکرده یا حتی در مواردی اثرمتضاد و تشدید کننده این روش ها را نشان داده است. بر این اساس به نظر می رسد در برنامه ریزی برای کمک روانشناختی به افرادی که درگیر بلایا هستند، به جای تاکید یک جانبه بر روش های مداخله ای از جنس بازگویی و مواجهه، بهتر است به همان اندازه روی ارتقای کمک های اولیه روانشناختی برنامه ریزی شود. کمک های اولیه روانشناختی (psychological first aid) روش های غیرمداخله ای، فرهنگ وابسته، و با هدف تامین امنیت و شرایط مناسب برای زندگی، ایجاد ارتباط و توسعه حمایت اجتماعی و ارتقای خودکارامدی و امید در بین بازماندگان این رویدادها است. ایجاد کمک های اولیه روانشناختی با افزایش امکان کنترل و احساس ایمنی در بازماندگان سوانح و بلایا، به احتمال زیاد امکان استفاده از روش های مقابله انعطاف پذیرانه را نیز بیشتر خواهد کرد.    



CAPTCHA
دفعات مشاهده: 2451 بار   |   دفعات چاپ: 287 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر